WoNdErLaNd شنبه 27 اسفند 1390برچسب:, :: 17:12 :: نويسنده : romina
یه روز شرلوک هلمز با دستیارش واتسن به تعطیلات می روند و در ساحل دریا چادر می زنند و در داخل چادر می خوابند…….. نیمه شب هلمز بیدار میشه و واتسن رو هم بیدار می کنه بعد ازش می پرسه : واتسن تو از دیدن ستاره های آسمان چه نتیجه ای می گیری؟ واتسن هم شروع میکنه به فلسفه بافی در مورد ستارگان و میگه این ستاره ها خیلی بزرگند و به دلیل دوری از ما این قدر کوچیک به نظر می رسند و در سایر ستارگان هم ممکن حیات در آنها وجود داشته باشد و چند نوع انسان در کرات دیگر زندگی می کنند…….. که در اینجا هلمز میگه : واتسن عزیز اولین نتیجه ای که باید می گرفتی اینه که : چادر مارو دزدیدند!!!![]() نظرات شما عزیزان:
پيوندها
نويسندگان |
|||||
![]() |